خرید توییتر توسط ایلان ماسک، اعتدال محتوا را دوباره در کانون توجه قرار داده است. از خرید کنههای آبی به قیمت 8 دلار، بازگرداندن حسابهای چهرههای بحثبرانگیز تا وعده «شورای اعتدال» با صداهای مختلف، این خودخوانده «مطلق آزادی بیان» میخواهد پلتفرم را متزلزل کند. نگرانی هایی در مورد معنای این موضوع برای ربات ها، سوء استفاده و انتشار اطلاعات نادرست وجود دارد.
بریتانیا تلاش خود را برای پاسخ به این نگرانی ها دارد: لایحه ایمنی آنلاین. اما تغییرات اخیر در قانون پیشنهادی اتهاماتی مبنی بر کمرنگ شدن آن را برانگیخته است. این تغییرات بدین معناست که از پلتفرمها انتظار میرود که به کاربران کنترل بیشتری بر محتوایی که آنلاین میبینند – مانند فیلتر کردن برخی از محتوای «قانونی اما مضر» یا امکان تغییر برچسبهای هشداردهنده، بدهند.
اما با تمرکز بر این بحثها، فقط نیمی از تصویر را مشاهده میکنیم. تصمیمات ماسک نمایانگر «طرف عرضه» محتوای آنلاین است: چه چیزی پست میشود، چه چیزی مجاز است فعال بماند و چه کسی حسابها را اداره میکند. OSB همچنین بر روی عرضه اطلاعات تمرکز دارد. اما در مورد “طرف تقاضا” چطور؟
همچنین باید بپرسیم که چرا در وهله اول چنین اشتهایی برای این محتوای مضر وجود دارد؟

طرح های دانشکده پلیس قوام صدور مجوز سلاح گرم را افزایش می دهد

ورودیهای کلاسهای BASC در Crufts 2023 اکنون باز است
اطلاعات غلط را به عنوان مثال در نظر بگیرید. در CASM، مرکز تحقیقات سیاست دیجیتالی اندیشکده Demos، اخیراً کنفرانسی را در ارتباط با دانشگاه وارویک برگزار کردیم که در آن دانشگاهیان برجسته، مبارزان، سیاستگذاران و خود پلتفرمها گرد هم آمدند تا در مورد مسائل خاردار اطلاعات نادرست واکسن صحبت کنند.
در تمام جلسات پیام واضح بود. دیدگاههای رایجی در بحثهای سیاست وجود دارد مبنی بر اینکه ضد واکسنها و نظریهپردازان توطئه افرادی عجیب و غریب، غیرمنطقی و خطرناک هستند که «شهروندان عادی» باید از آنها محافظت شوند. اگرچه ارقامی وجود دارند که عمداً اطلاعات نادرست بهداشتی را منتشر می کنند و از آن سود می برند، اغلب مردم صادقانه این باورها را دارند، در نتیجه بدتر شدن روابطی که مردم با دولت و هموطنان خود دارند.
ما باید بپرسیم که چرا کیفیت روابط “در زندگی واقعی” کاهش یافته است و باعث نوعی بیحقوقی شده است که به فرهنگهای بد آنلاین دامن میزند.
زمانی که از قبل محروم شدهاند، تجربیات بدی در دنیای واقعی دارند – پزشکان عمومی که آنها را جدی نمیگیرند، انزوا در جوامع خود، نمایندگان مجلس که نگرانیهایشان را منعکس نمیکنند – میتوانند به فضاهای آنلاین مراجعه کنند. در واقع، فضاهای آنلاین میتوانند مکانهایی برای پشتیبانی واقعی و قدرتمند باشند که یافتن آنها در جاهای دیگر دشوار است. اما آنها همچنین می توانند مکان هایی باشند که برای سوء استفاده از آسیب پذیری افراد طراحی شده اند.
در این فضاها میتوانند افرادی همفکر و بیحقوق بیابند که منتظرند تا بار دیگر بر شک و تردیدهای خود تأکید کنند. شبهاتی که مکان های سنتی پشتیبانی قادر به رفع آن نیستند. شیطان سازی افرادی که مخالف واکسن هستند این انزوا را تشدید می کند، در حالی که گروه های ضد واکس می توانند به اعضای خود احساس هویت و تعلق قوی بدهند. جذابیت این گروهها با الگوریتمهای توصیهای تشدید میشود که کاربران را در این فضاها به دام میاندازند، اما وقتی این نیازها در جاهای دیگر ارضا نمیشوند، میل به اطلاعات نادرست باید به عنوان نشانهای از چیزی بزرگتر دیده شود.
اگر بخواهیم پیشرفت قابل توجه و پایداری در مقابله با انتشار اطلاعات نادرست و به طور کلی محتوای مضر داشته باشیم، نمی توانیم صرفاً بر تصمیمات اتخاذ شده توسط پلتفرم ها تمرکز کنیم. ما باید سؤالاتی بپرسیم که معمولاً با خط مشی فناوری مرتبط نیستند: چگونه مردم می توانند روابط بهتری با پزشکان عمومی خود داشته باشند؟ چگونه می توان جوامع را قوی تر کرد؟ چگونه مردم سهم بیشتری در دموکراسی به دست می آورند؟
اینها سؤالات بسیار دشواری برای سیاستگذاران هستند. یکی از پاسخ هایی که توسط Demos ارائه شده است این است که توجه خود را بر روابط قوی تر به عنوان یک نتیجه کلیدی برای سیاست گذاری متمرکز کنیم. چه داشتن یک پزشک عمومی ثابت که شرایط خاص شما را بشناسد یا مکانهای بیشتری برای گردهم آمدن جوامع تا مردم شبکه حمایتی گستردهتری نسبت به خانوادههایی داشته باشند که ممکن است کیلومترها دورتر زندگی کنند.
برای هر یک از ما، به عنوان فردی، نیز سوالات دشواری وجود دارد. قطبی شدن و اهریمن سازی، باورهای ضد واکس را ریشه دوانده است. در مجموع، ما باید به سمت محیطهایی کار کنیم که در آن افراد تغییر عقیدهشان خوب باشد. این بدان معناست که مایل به دراز کردن دست دوستی به سوی افرادی باشید که دیدگاههایشان در بهترین حالت گیجکننده، در بدترین حالت دردناک و توهینآمیز است.
حتی بهترین فرآیندهای تعدیل محتوا در جهان نیز نمی توانند به این سوالات پاسخ دهند. به همین دلیل است که وقتی به این فکر میکنیم که میخواهیم فضاهای دیجیتالی که در آن زندگی میکنیم چگونه باشند، باید به موارد غیرفنی نیز نگاه کنیم. باید به خاطر داشته باشیم که دنیای «آنلاین» و «غیر آنلاین» متمایز وجود ندارد. این دو تار هستند و دائماً به یکدیگر تغذیه می کنند. برای اینکه تلاشهای تعدیل محتوا ارزشش را داشته باشد، باید به بیرون از صفحه نمایش خود نیز نگاه کنیم.