یکی از افراد اجتماعی لس آنجلسی که دو پسر جوان را پس از برخورد با ماشینش به قتل رساند، آخرین درخواست رحمت خود را مطرح کرده و از قاضی صادرکننده حکم میخواهد که “مصائب او را در نظر بگیرد”.
ربکا گروسمن، 60 ساله، گفت که او “قاتل نیست” و گفت که دردی که برای خانواده اش و خانواده های دو جوان کشته شده ایجاد کرده است “مجازاتی است که من قبلا تحمل می کنم”.
او پس از شش هفته محاکمه به دو فقره قتل درجه دوم در قتل مارک اسکندر 11 ساله و برادرش جاکوب اسکندر 8 ساله محکوم شد.
گروسمن با معشوقش، اسکات اریکسون، پارچ سابق لس آنجلس داجرز، مشغول یک «بازی مرغ پرسرعت» بود. این دو قبل از حادثه در یک بار در نزدیکی کوکتل می نوشیدند.
گروسمن در نامهای به قاضی دادگاه عالی جوزف براندولینو نوشت: «من قاتل نیستم و از شما میخواهم که این حقیقت واقعی را تصدیق کنید. نیویورک پست.
«درد من، درک من از دردی که اسکندرها احساس میکنند، و دردی که خانوادهام میبینم، مجازاتهایی هستند که قبلاً رنج میبرم و تا آخر عمر خواهم داشت. لطفاً این رنج را در نظر بگیرید که در این مورد چه مجازات دیگری برای من اعمال شود.
گروسمن ممکن است به خاطر جنایات خود با 34 سال زندان روبرو شود. وکلای او می گویند او باید به صورت مشروط آزاد شود.
گروسمن نوشت: «فقط می توانم دردی را که (والدین پسران) نانسی و کریم اسکندر لحظه به دقیقه احساس می کنند، تصور کنم. من تا آخر عمر دردم را تحمل خواهم کرد.»
این فرد اجتماعی همچنین نامه عجیبی را به خانواده اسکندری ارسال کرد که در اختیار دیلی میل قرار گرفت و در آن او گفت که اگر فرصتی برای جلوگیری از فاجعه به او داده می شد، خودروی خود را “به درخت” می زد.
مادر پسر، نانسی اسکندر، علیرغم ادعاهای او، گفت که این فرد اجتماعی با خانوادهاش بهعنوان «دشمن شماره یک در جهان» رفتار میکرد و چندین بار برای به تعویق انداختن حکم مبارزه کرد.
به گفته اسکندر، سوسیالیست از چندین “استراتژی” از جمله ایجاد تضاد منافع برای به تاخیر انداختن جلسه استماع، که در ابتدا برای 10 آوریل برنامه ریزی شده بود، استفاده کرد.
خانم زا اسکندر گفت: «مشکل این بود که هر بار که سعی میکردیم به سمت جلو حرکت کنیم و به مرحله بعدی برویم، سیستم حقوقی یا خانم گروسمن یا هر دو، ما را به مبارزه برمیگرداند، در مبارزه برای عدالت. ماه گذشته در فاکس نیوز دیجیتال صحبت کرد.
«حداقل افتضاح است. او هیچ پشیمانی نشان نداد، اما مهمتر از آن، او حتی رحم نکرد… احساس میکردم فرصتهای زیادی برای او وجود دارد که بخواهد رحم کند، اقرار به گناه کند، یا راهی بیابد که فقط روند نبرد را کوتاه کند و مجبور نباشد من را برگرداند. دوباره و دوباره در این دادگاه.
اما او این کار را نکرد. او فرصت های زیادی برای رحمت داشت و به خانواده من رحم نکرد، در واقع فقط نفرت نشان می دهد … انگار ما دشمن شماره یک جهان هستیم.