اگر اهل کتاب هستید، امروز مهمترین روز سال است


مناگر شما هم مثل من اهل کتابخوانی هستید، 16 ژوئن در واقع کریسمس است.

اما به جای رد و بدل کردن هدایا و دور هم جمع شدن با خانواده، کسانی که به تعطیلات می روند، با صدای بلند اعلام می کنند که ما رمان بسیار سختی را خوانده ایم، جشن می گیرند – و سپس، بسته به تعداد دوستانی که بعد از آن قسمت باقی می مانند، واقعاً مست می شویم.

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که کارهای بهتری نسبت به خواندن 900 صفحه نثر متراکم ایرلندی دارید، ممکن است تعجب کنید که بدانید امسال 120 است.هفتم سالگرد Bloomsday – روزی که رمان دشوار معروف جیمز جویس نویسنده ایرلندی منتشر شد اودیسه تنظیم شده است.

این کتاب یک روز از زندگی شخصیت‌های اصلی کتاب، لئوپولد بلوم و استفان ددالوس را دنبال می‌کند که در شهر دوبلین می‌پیمایند و با… خوب، واقعاً زیاد نیست. اکثراً فقط 18 سر از مردم در حال راه رفتن هستند و به چیزهایی فکر می کنند. تعداد کمی از مردم ارگاسم می کنند، اما آنقدرها که به نظر می رسد سرگرم کننده نیست.

قوت رمان ناشی از نثر تجربی بدیع آن است که با کلمات بازی هوشمندانه و اشاراتی به فرهنگ و تاریخ ایرلند آغشته شده است. در واقع آنقدر متراکم است که بسیاری آن را دشوارترین رمانی می‌دانند که تا به حال نوشته شده است – شهرتی که وقتی واقعاً شروع به کار کردید بحث کردن با آن دشوار است. گفتم خوندمش؟ در واقع چندین بار از طرف من هم مبارک

البته، تنها راه واقعی برای جشن Bloomsday در دوبلین است، جایی که هر سال مردم در گروه‌هایی جمع می‌شوند تا گام‌های شخصیت‌های اصلی را در سراسر شهر دنبال کنند، آنچه می‌خورند بخورند، آنچه می‌نوشند بنوشند. او زیاد می نوشد. نقل قول معروفی در اودیسه جایی که بلوم می گوید ترفند خوبی برای عبور از وسعت دوبلین بدون عبور از یک میخانه است، و در این سنت جشن ها اغلب شامل توقف در چندین مورد از آنها می شود.

در اولین جشن بلومز دی که در سال 1954 برگزار شد و شامل بزرگان ادبیات ایرلندی مانند فلان اوبراین و پاتریک کاوانا بود، گردهمایی محترم در ساعت 8 شروع به نوشیدن نوشیدنی کردند و در مراسم خاکسپاری پدی دیگنام کاملاً تحت تأثیر قرار گرفتند. حتی تصاویری از این رویداد در یوتیوب وجود دارد، فقط در صورتی که در مورد تقدس سنت ادبی سلتی دچار توهم شوید.

من از 18 سالگی هر سال سعی کرده ام یک روز دوبلین را به درستی انجام دهم، اما هنوز موفق نشده ام. من به یک سالگی نزدیک می شدم – در آن زمان در ایرلند شمالی زندگی می کردم و قصد داشتم به 30 سالگی بروم.هفتم روز تولد. متأسفانه برای من، در سال 2020 30 ساله شدم و تا 16 ژوئن، مسائل مهم‌تری از لاف زدن به مردم درباره کتابی که خوانده‌ام وجود داشت.

قبلاً در مورد اهمیت این کتاب برای من نوشته‌ام – زمانی که نوجوان بودم خودم را مجبور کردم آن را بخوانم و به من کمک کرد تا از مقطع D-student به Ph.D بروم. اما بیشتر از آن، جشنواره چیزی است که همه ما می‌توانیم بیشتر از آن استفاده کنیم.

در دنیایی که به نظر می رسد بیش از پیش هر چیزی را با طعم روشنفکری رد می کند، مایه دلگرمی است که با گذشت بیش از 100 سال از تاریخ انتشار آن، مردم هنوز گرد هم می آیند تا کتابی را جشن بگیرند که بسیاری آن را “مدعا” می دانند. وجود این جشنواره، و ترکیب متنوعی از مردمی که گرد هم می آیند تا آن را جشن بگیرند، ثابت می کند که وقتی به روشی درست برخورد شود، حتی ترسناک ترین کتاب هم می تواند چیزی جز این باشد.

ادبیات، علیرغم ظاهر، یک هنر عمومی است. نباید حذفی باشد، حتی اگر برخی افراد خیلی دوست داشته باشند. ما باید در طول سال چنین رویدادهایی داشته باشیم. ما باید تا جایی که می‌توانیم برای جشن گرفتن هنر بیرون برویم – حتی اگر آن جشن مستلزم مستی باشد که کفش‌های فلان اوبراین را بلند کنیم.

اگر می توانید، روز بلومز را جشن بگیرید. مجبور نیستی بخونی اودیسه. حتی لازم نیست جویس را بخوانید. در واقع، شما حتی نیازی به خواندن ندارید.

اما به خود لطفی بکنید و یک اثر هنری را بردارید – یک نقاشی، یک فیلم، یک برنامه تلویزیونی – چیزی که آنقدر به شما الهام می‌بخشد که می‌توانید یک قرن بعد مردم را ببینید که هنوز از آن الهام می‌گیرند. و پس از اتمام کار، خود را با یک لیوان بوردو و یک ساندویچ پنیر پذیرایی کنید.

قسمت آخر اشاره ای است به اودیسه. گفتم خوندمش؟

دیدگاهتان را بنویسید